برنامه ریزیی و حفظ اهداف
به عنوان یک دانشجو، شما اهداف متعددی دارید. اهدافی درباره تحصیل، شغل، سبک زندگی و سعادت، اهداف شما دراز مدت، میان مدت یا کوتاه مدت است.
اهداف دراز مدت
اهدافی که میخواهید پس از اتمام موفقیتآمیز تحصیلتان به آن برسید. این اهداف با اشتغال و زندگی پس از تحصیل (یعنی حداقل ۵ سال دیگر) مرتبطاند.
برای مثال:
- مدیر بازرگانی در سن ۳۰ سالگی
- مهندس طراحی در ۶ سال
- معلم مدرسه در شمال کشور
- ثبتنام برای دکتری
اهداف دراز مدت شما چیست؟ آنها را در جدولی که از قبل آماده کردهاید بنویسید.
اهداف میانمدت: اهدافی که سال بعد یا در سالهای باقیمانده تحصیلی خود میخواهید به آنها برسید. این اهداف سکوی دستیابی به اهداف دراز مدت است.
برای مثال:
اخذ لیسانس مدیریت بازرگانی با معدل حداقل ۱۵/۵
به اتمام رساندن حداقل ۴۰ واحد در یک سال تحصیلی و گذراندن یک پروژه عملی
اهداف میان مدت شما چیست؟ آنها را در جدولی که تهیه کردهاید بنویسید.
اهداف کوتاهمدت: اهدافی که میخواهید فردا، هفته بعد یا در پایان نیمسال تحصیلی به آن دست یابید. این اهداف سکوی پیشرفت به اهداف میانمدت است. با توجه به مشخصات رشته تحصیلی خود برای نیمسال تحصیلی، هر هفته آن برنامهریزی کنید.
فهرستی از اهداف دراز مدت، میان مدت و کوتاه مدت خود تهیه کنید و آنها را در معرض دید قرار دهید تا انگیزه مطالعه را در شما تقویت کند.
ویژگیهای یک هدف سودمند
- دقیق بودن: آنچه را که میخواهید انجام دهید تا حد امکان جز به جز شرح دهید.
- قابلیت سنجش: هدف خود را با اصطلاحاتی توصیف کنید که به روشنی قابل ارزیابی باشد.
- تحریکطلبی: برای رسیدن به هدف خود انرژی و نظم به کار ببرید.
- واقعگرا بودن: هدف را برگزینید که میدانید واقعاً توانایی دسترسی به آن را دارید.
- وجود زمان معین برای دست یافتن: تقسیم کردن اهداف دراز مدت به بخشهای کوچکتر و مشخص کردن زمان دقیق رسیدن به آنها.
- فهرستی از اهداف دراز مدت و کوتاه مدت خود تهیه کنید و آن را در معرض دید قرار دهید.
فنون خاص جراتمندی
یکی از مهمترین رفتارهای بین فردی، رفتار قاطعانه و یا جراتمندی است. آیا شما نیز جزء کسانی هستید که گاهی اوقات علیرغم میل باطنی خود، ناچار به پذیرش تقاضای دیگران شدهاید؟
اجراء رفتار جراتمندانه
- گفتار جراتمندانه: اجازه ندهید دیگران از شما بهرهجویی کنند. بر رفتار مناسب و منصفانه داشتن اصرار بورزید. درباره آنچه میخواهید و آنچه فکر میکنید تا حد امکان صریح باشید. مثال «نوبت من است» و یا «لطفاً صدای ضبط را کم کنید»
- مخالفت فعالانه: وقتی با شخصی مخالف هستید، به دلیل تمایلی که به حفظ رابطه صلحآمیز دارید، از طریق لبخند زدن، تکان دادن سر یا بذل توجه تظاهر به موافقت نکنید به جای آن، موضوع بحث را تغییر دهید، یا به شیوه دیگری عمل کنید. وقتی به موضوع اعتماد دارید، اصرار بورزید.
- احساسات مثبت خود را ابراز کنید.
قدردانی از دیگران، تشکر، ستایش دیگران و توانایی ابراز احساسات مثبت بصورت صحیح، یکی از مهمترین مهارتهای بین فردی است که میتواند به جراتمندی ما نیز کمک نماید.
- با خودتان صحبت کنید.
وقتی عملی انجام دادهاید که آن را ارزشمند تلقی میکنید، برای دیگران این فرصت را فراهم کنید تا از آن مطلع شوند، همچنین اجازه دهید مردم بدانند درباره امور چه احساسی دارید، در مکالمه متکلم وحده نباشید، اما وقتی موقعیت را مناسب یافتید در سخن گفتن درنگ نکنید.
بیاموزیم که خود را بپذیریم:
بسیاری از ما، دائماً در حال شک و تردید نسبت به خود هستیم و کلیهی رفتارها و حرکات خود را زیر سوال میبریم.
قضاوتهای اخلاقی درباره خویشتن:
یکی از عواملی که سبب میشود نسبت به خود احساسات منفی داشته باشیم این است که همواره به قضاوت درباره خوب و بد بودن اعمالتان بپردازید و با نتیجهگیریهای اخلاقی متعصبانه خود را به دلیل اشتباهات و خطاهای احتمالی شماتت کنید. شما میتوانید در ارزیابیهایتان به جای سرزنش خود نکات مثبت و منفی عمل را پیدا کرده و راهکارهای اخلاقی متناسبی را برگزینید.
تعمیم دادن:
یکی دیگر از مواردی که باعث میشود گاه خود را نپذیرید و باور نداشته باشید، این است که به یک نتیجهگیری کلی درباره یک شکست خاص بپردازید، و آن را به تمام موقعیتهای دیگر تعمیم دهید. بطور مثال شکست در یک امتحان را با کودن بودن خود نسبت دادن نوعی تعمیم میباشد که احساس منفی نسبت به خویش ایجاد میکند. در مثال بالا به جای این نوع تصمیمگیری میتوانید نتیجه بگیرید که رتبه شما در این آزمون، درباره این موضوع خاص و در این زمان ضعیف بوده و سپس تصمیم بگیرید که چه برنامهریزی بهتری راجع به آن میتوانید داشته باشید.
عادت به نتیجهگیریهای کلی و تعمیم دادن افراطی، شما را از گام نهادن در مراحل دیگر زندگی باز خواهد داشت.
پذیرش وجود محدودیت در توانائیها:
اعتقاد به این موضوع که تلاش سختکوشانه نه تنها عامل لازم در رسیدن به هدف میباشد، از دیگر عوامل بازدارنده در پذیرش خویش است. قدر مسلم شما به بسیاری از اهداف خود دست خواهید یافت و به این خاطر میتوانید به خود اعتبار دهید. ولی برخی از ما در مواقعی خاص علیرغم تلاش بسیار به هدف مورد نظر نزدیک نمیشویم و احساس شکست میکنیم.
ما به این امر توجه نمیکنیم که برای دستیابی به هدف علاوه بر تلاش و عزم ابزارهای دیگر نیز مورد نیاز است که در صورت عدم وجود این ابزارها و امکانات رسیدن به هدف دشوار خواهد شد. برای مثال کمبود استعدادها یا مهارت مورد نیاز، سلامتی، مشکلات مالی، مشکلات خانوادگی، عوامل استرسزای بیرونی و تعدادی از عوامل دیگر به تنهائی و یا با یکدیگر ازعوامل موثر بازدارنده در رسیدن به هدف به شمار میآیند.
شگرد واقعی برای رسیدن به خودباوری، توجه و تمرکز به این موضوع است که هدف مورد نظر حداقل در این زمان از توانائیهای موجود فراتر بوده و شاید در زمانهای دیگر با رفع برخی موانع رسیدن به آن امکانپذیر شود. برای این منظور به ارزیابی دقیق و منطقی هدف اصلی بپردازید و در مورد ادامه دادن یا ادامه ندادن آن تصمیم بگیرید. این فرآیند به واسطه کارهایی که انجام دادهاید و نکاتی که از تجارب خود آموختهاید، به شما اعتبار میبخشد و احساس مطلوبی را در شما ایجاد مینماید.
منفعل بودن
اگر زندگیتان را به شیوه انفعالی سپری کنید، در پذیرش خویش دچار مشکل خواهید شد. فعالیتهایی که در طول زندگی انجام میدهید و نقشهایی که در این فعالیتها ایفا میکنید، بطور حتم در احساس شما نسبت به خویشتن و پذیرش خوتان تاثیر میگذارد. پذیرش و دوست داشتن خود به معنای اثبات چگونه زندگی کردن است. اگر خود را باور نداشته باشید، احتمالاً فعالیتهایی را که انجام میدهید نیز دوست نخواهید داشت و این امر سبب احساس نارضایتی میشود. بنابراین شما میتوانید به منظور افزایش خودباوری بطور فعال خود را درگیر زندگی کنید. فعالیتها و ارتباطاتی را انتخاب کنید که مایه نشاط شما باشند. البته لزوماً بدنبال بالاترین لذتها و نشاط ممکن نباشید ولی از میل انتخابهایتان در آن لحظه بهترین را برگزینید. چیزهای جدیدی را که همیشه تمایل به تجربهاش را داشتهاید ولی نگران عدم توانایی در انجامش بودهاید، امتحان کنید و توانائیهای خود را بوته آزمایش گذارید.
امکان دارد که آن تجارب را نشاطآور یافته و قصد ادامه آن را داشته باشید، این امکان هست که آنها را مطلوب یافته اما علاقمند به ادامه آن نباشید و یا امکان دارد به هیچ وجه آنها را دوست نداشته باشید و از حذف کردن آنها از فهرست کارهای مورد نظر احساس رضایت کنید. امتحان کردن و بدست آوردن تجربه واقعی یکی از راههایی است که سبب میشود نسبت به خود احساس بهتری داشته باشید و اطمینان بیشتری در مورد قابلیتهای خود بدست آورید.
- ۰۳/۰۲/۲۲