حل اختلافات بین فردی
شاید مهمترین تلاش در حل سازنده یک اختلاف ، ابراز مستقیم یا مواجه کردن فرد مقابل باشد . مواجه سازی شامل کشف و کند و کاو موضوع مورد اختلاف و حل آن میباشد.
2 مثال از انواع تعارضات را برای شما مطرح کردهایم ،آنها را بدقت مطالعه کنید.
مثال اول) شما در شرکتی کار میکنید که مدیر آن فردی است بسیار عصبانی و با او روابط رسمی دارید.مدیر هر وقت عصبانی میشود عصبانیتش را بر سر شما خالی میکند و با شما به تندی برخورد میکند ،شما از دست او بستوه آمده اید. از طرف دیگر شما دارای همسر و دو فرزند کوچک هستیدو تنها منبع مالی خانواده بشمار می آئید.
مثال دوم ) در یکی از کلاسها دانشجوئی هست که هر وقت با شما در آن کلاس برخورد میکند حرفهای طعنه آمیزی میزند، ادای شما را در می آورد و به نوعی میخواهد موجب آزار و اذیت شما شود.
برای هر یک از مثالها به سوالات زیر پاسخ دهید.
1)هدف شما در این روابط چیست و چقدر برای شما مهم است؟
2)چقدر حفظ ارتباط با فرد مقابل برایتان مهم است؟
3)منطقی ترین برخورد کدام است؟
برای هر مثال استراتژی های زیر را بترتیب اولویت از 1 تا 5 شماره گذاری کنید:
الف )اجتناب کردن وسکوت
سعی کنیم هر چه بیشتر از فرد مقابل دوری کنیم و در مورد موضوعی که ما را اذیت میکند هیچ صحبتی به میان نیاوریم (استراتژی لاک پشت)
ب) حمله کردن
به فرد مقابل بگوئیم که از او و رفتارش بیزاریم، او یک خودخواه است و بهتر است رفتارش را تغییر دهدو گرنه کاری میکنیم تا از رفتارش پشیمان شود.(استراتژی کوســـــه)
ج)رفتار دوستانه
سعی کنیم به او نزدیکتر شده و رفتار دوستانه ای به او نشان دهیم و سعی کنیم در او احساس مثبتی نسبت به خودمان ایجاد کنیم.کارهای موردعلاقه اش را انجام دهیم تا بین ما صلح و دوستی ایجاد شود.(استراتژی خرس کوچولو)
د) معامله با مصالحه
به فرد مقابل پیشنهاد دهیم اگر رفتاری را که باعث آزار ماست تغییر دهد ما نیز به نوبه خود برای او کاری انجام خواهیم داد.(استراتژی روباه)
ه) مواجه سازی یا مذاکره
در مورد تعارض و اختلافی که بین ما ایجاد شده بحث و گفتگو نموده ، دیدگاه و احساس خود را نسبت به موضوع بیان میکنیم و دیدگاه و احساس او را نیز جویا میشویم و در نهایت به راه حلی برسیم که رضایت هر دوی ما را ایجاد میکند. (استراتژی جغد)
ما باید مهارتهای مدیریت حل اختلاف را بیاموزیم و نیازمند آن هستیم که از هر پنج استراتژی آگاه باشیم تا به موقع از آنها استفاده کنیم.
اما چه وقت از هر یک از این استراتژیها استفاده کنیم؟
1) وقتی هدف برای شما چندان مهم نیستو همچنین نیازمند آن نیستید که روابط خود را با فرد مقابل حفظ کنید شما میتوانید از استراتژی لاک پشت استفاده کنید. یعنی از فرد متخاصمی که در سالن ناهارخوری مزاحم شما میشود اجتناب کنید و از او کناره بگیرید.
2)وقتی هدف برای شما بسیار مهم است اماحفظ ارتباط با فرد مقابل اهمیتی ندارد،میتوانید از استراتژی کوسه استفاده کنید. مثلا وقتی وسیله ای را میخواهید از مغازه دار بخرید میتوانید در درخواست خود اصرار و پافشاری نمائید.
3) وقتی هدف زیاد مهم نیست اما حفظ ارتباط با فرد مقابل بسیار اهمیت دارد، شما میتوانید از استراتژی خرس کوچولو استفاده کنید.یعنی نرمش به خرج دهید و خواسته او را عملی نمائید.
مثلا وقتی همسر شما از نحوه غذا خوردن شما بشدت رنجیده میشود ،شما طبق خواسته او نحوه خوردن خود را تغییر دهید.
4)وقتی که هدف و ارتباط در حد متوسطی مهم هستند شاید بهتر باشد از استراتژی روباه استفاده کنید یعنی معامله یا به بیان دیگر مصالحه انجام دهید تا هر دو چیزی به دست آورید.مثلا زمانیکه شما و همکلاسیتان در مورد نشستن روی یک صندلی خاص در کلاس اختلاف دارید.
5) و در نهایت وقتیکه هم هدف و هم ارتباط هر دو برای شما مهم هستند باید از استراتژی جغد یعنی مواجه سازی و مذاکره استفاده کنید که از مهمترین
- ۰۱/۰۳/۱۰