مراحل حل مسئله 1
حل مسئله به صورتهای مختلفی مرحلهبندی شده است که در زیر به یک نمونه متداول آن اشاره میشود:
۱- ادراک از خویشتن: اولین قدم در حل مسئله جهتگیری صحیح فرد نسبت به موقعیت و پرورش این ادراک است که «من میتوانم مشکلم را حل کنم» است و چنین استدلال نکند که:
وجود مشکل بخشی از زندگی روزمره است.
وقتی مشکلی پیش آمد باید آرام و خونسرد بود.
موقعیت مشکل را مشخص و بررسی نمود.
از پاسخ آنی و فوری خودداری کرد.
این مرحله به طور خلاصه اصطلاحاً «توقف فکر» نامیده میشود.
۲- تعریف مسئله: معمولاً بسیاری از مشکلات به این دلیل قابل حل و بررسی نیستند که تعریف درستی از آنها ارائه نشده است، اولین اقدام در مواجه شدن با یک تهدید یا چالش، شناخت دقیق مسئله است. در تعریف و شناخت مسئله جمعآوری اطلاعات مربوط، تفکیک پیشداوریها و حدسها از حقایق، فهرست کردن اهداف واقعی و مشخص کردن تعارضات اساسی و مشکلات موجود از مهمترین اقدامات در این مرحله است. همچنین میتوان جهت اتخاذ نگرش درست و عینی از افراد آگاه و حمایت کننده استفاده کرد.
۳- انتخاب راهحلهای مختلف: معمولاً بیشتر مواقع علت اینکه افراد در رویارویی با مشکلات دچار سردرگمی، اضطراب و یا اشتباه در تصمیمگیری میشوند این است که برای حل مسئله خود تصور میکنند فقط یک راهحل وجود دارد در حالیکه هدف در این است که به ذهن اجازه داده شود راهحلهای احتمالی را بررسی کند. بنابراین هر چه فرد خلاقانهتر عمل کند راههای بیشتری را مطرح خواهد نمود. در این مرحله نیز برای کسب اطلاعات بیشتر میتوان از منابع مختلف استفاده نموده و یا با افراد مطلع مشورت نماید.
توجه به این مسئله ضروری است که:
- در این مرحله نباید از افکاری که به عنوان یک طرح به ذهن خطور میکند استفاده کرده و آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
- سعی گردد هر چه بیشتر راهحلهای متعددی ارائه شود.
- از بیان آزاد اندیشهها استقبال نمود.
- این مرحله در حل مسئله اصطلاحاً «بارش فکر» نامیده میشود.
۴- تصمیمگیری: این مرحله زمانی است که فرد تعریف درستی از مشکل و راههای مختلف برای مواجه شدن با آن در اختیار دارد که باید وارد مرحله عمل شده و یکی را انتخاب کند. در این صورت تصمیمگیری برای فرد ساده و آسان خواهد بود. اما نکته اساسی این است که از این طرحها و راههای پیشنهادی کدامیک در حل مشکل سودمندتر و موثرتر است؟ برای تصمیمگیری در مورد انتخاب یک راهحل باید:
- راهحلی را انتخاب کنید که عملیتر و امکانپذیرتر باشد.
- معمولاً مناسبترین پاسخ آن است که بتوان هر چه بیشتر نتایج احتمالی و پیامدهای مثبت و منفی آن را پیشبینی کرد.
- راهحلی که نتایج مثبت آن بیشتر است انتخاب کنید.
در این مرحله برای تعیین پیامدهای مثبت و منفی یک راهحل میتوان از روش نمرهگذاری استفاده نمود. به این ترتیب که برای هر پیامد مطلوب یک نمره مثبت و برای هر نتیجه نامطلوب یک نمره منفی اختصاص داده شود و در نهایت راهحلی که بیشترین امتیاز مثبت و کمترین نمره منفی را داشته باشد به عنوان مناسبترین راهحل انتخاب شود.
* توجه به این نکته ضروری است که اگر اولین انتخاب موثر واقع نشد باید انعطافپذیر بوده و راههای دیگر را امتحان کرد.
۵- اجرا و ارزیابی: وقتی بهترین راهحل انتخاب شد زمان آن رسیده که به مرحله عمل و اجرا درآید و بعد از اجرا، راهحل انتخابی مورد ارزیابی قرار گیرد که تا چه حد در راستای حل مشکل موفقیتآمیز بوده و اگر مشخص شود که تصمیم گرفته شده در جهت افزایش مشکل بوده و یا در حل مسئله ناتوان بوده است میتوان راههای دیگر را بررسی نمود و یا حتی به مرحله اول برگشت و از ابتدا شروع نمود.
از افکار منفی دوری کرده و مثبت بیاندیشید:
منفی فکر کردن یک عادت مخرب است. بخشی از یک مکانیسم دفاعی اصلی که معمولاً برای دفاع از خود به کار میبریم. افراد زیادی برای اینکه کاری که برایشان راحت نیست انجام ندهند، درباره آن افکار منفی به ذهن خود راه میدهند.
« من اینکار را نمیتوانم انجام دهم» در حقیقت یک روش برای بیان این مطلب است که «من نمیخواهم با این مشکل دست و پنجه نرم کنم»
ما همگی به شدت تحت تاثیر احساسات هستیم که تعیین میکنند که چه کاری را چگونه انجام دهیم. اگر احساس ناراحتی کنیم، افکار منفی آغاز میشوند و در این هنگام است که ما معمولاً تصمیم میگیریم کاری انجام ندهیم.
خیلی از افراد معتقدند که اگر کاری انجام شده و نتیجهای از آن حاصل شده است، کاری نمیتوان انجام داد که این نتیجه تغییر کند.
«من هر روشی را که برای درس خواندن ممکن بود امتحان کردم، میدانم چه باید بکنم، فقط نمیتوانم این کار را انجام دهم.»
لطفاً متوجه باشید که به جای تکرار الگوهای قدیمی خوردن، تمرین نکردن و منفی فکر کردن، شما حق انتخاب دارید. شما این قابلیت را دارید که احساساتی را که دارید انتخاب کنید. اگر نمیخواهید احساس گناه، نومیدی و شک و تردید کنید، میتوانید اراده کنید که چنین احساسی نداشته باشید. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید که انجام چه کاری برایتان مفید یا مضر است، نه کس دیگر! برای موفقیت در انجام یک انتخاب سالم، باید از افکار منفی دوری کرده و مثبت فکر کنید.
تفکر مثبت یا منفی در تصمیمگیری شما نقش بزرگی بازی میکند، دقت کنید و ببینید که تفکر منفی چگونه به تصمیمگیری شما تاثیر میگذارد و چگونه باعث میشود که سعی و تلاش شما برای تغییر کردن به طور منفی تاثیر پذیرد.
برای مثال، شما از یک استراحت یک هفتهای که در آن درس و مطالعه را کنار گذاشته بودید برمیگردید، به خودتان میگوئید: «تنبل شدم، برگشتم سر جای اول» احساس گناه و نومیدی میکنید. «من این قدرت را ندارم که از نو شروع کنم. شاید سرنوشت من این است که مشروط شوم» با چنین احساسی شما نومیدانه تسلیم میشوید.
ابتدا، برگردید به احساسی که قبل از تسلیم شدن داشتید. اول با خود میگویید که عادت سالمی که قبل از تعطیلات داشتید همه بیهوده بوده و باید از نو شروع کنید. کلاه خود را قاضی کنید و ببینید که آیا این احساس درست است یا نه؟ البته که نیست.
شما در آن زمان تغییرات را پذیرفتید و یک روش جدید زیستن را پیش گرفتید. حال این مهارت برای همیشه در وجود شماست. این تعطیلات فقط یک استراحت برای شما بوده است. در هر کاری استراحت لازم است. اگر چنین نبود، شما احساس افسردگی میکردید. حال باید به خودتان بگوئید: «چه لذتی داشت که توانستم مدتی درس و مطالعه را کنار بگذارم. خیلی خوش گذشت. ولی حالا باید روی درس خواندن خود و زندگی قبل از دوران تعطیلات خود متمرکز شوم و به همان سبک زندگی برگردم. دلیلی ندارد که خودم را سرزنش کنم. حالا دیگر دوباره به مرور شروع میکنم. «حال میتوانید تجدید نظر کنید و کاری را انجام دهید که باعث شود پیشرفت کنید.
وقتی دلیل تفکر منفی خود را بدانید، بعد از این خیلی سریعتر متوجه این افکار منفی خواهید شد. به مرور تمرین کنید، قادر خواهید بود، قبل از اینکه در تصمیمات شما تاثیر بگذارد، افکار منفی را سریع شناسائی کنید.
تمرین تفکر مثبت مسئله بسیار مهمی است، همچنین یادآوری این مسئله که شما شخصی با ارزش هستید که از اهمیت خاصی برخوردار است. سعی کنید به خود بقبولانید که در حال تغییرات مثبت و بهبود وضع سلامت خود هستید. باید به خود ببالید. خود را یک انسان قادر، خوشحال و دارای اعتماد به نفس نشان دهید. این احساسات مثبت به شما در روند تغییرات کمک خواهند کرد. کسانی که مثبت فکر میکنند میدانند که این احساسات صحت دارند و سعی نمیکنند آنها را نادیده بگیرند. این افراد سعی میکنند این احساسات را درک کنند و خود را به خاطر شرایطی که باعث به وجود آمدن این احساسات شده بود سرزنش نکنند.
- ۰۱/۰۳/۲۰